سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]
عرفات
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عبرت

بسم رب الشهدا

داستان مردی که به زیارت امام حسین (ع)نمی رفت

شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده می‌کرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت می‌نمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند.

سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهل‌بیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می‌باشند و دستشان به حرم مطهر نمی‌رسد.»

آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.

هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می‌دانم و نهی از منکر واجب است.»

وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید .

نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود می‌لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت می‌کرد تا این که وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.

چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعُِِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ ؛ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است؟»

پس فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.»

منبع: داستان‌های علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( دوشنبه 85/11/23 :: ساعت 3:57 عصر )
»» روز شمار محرم

 

بسم رب الشهداء

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک  

شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا، هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.
روز اول محرم : مسلم ابن عقیل علیه السلام

روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( ورودیه )

روز سوم محرم : حضرت رقیه علیها السلام

روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب علیهم السلام - طفلان زینب علیهما السلام

روز پنجم محرم : اصحاب  و عبدالله ابن الحسن علیهم السلام

روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام

روز هفتم محرم : روضه عطش و علی اصغر علیه السلام

روز هشتم محرم : حضرت علی اکبر علیه السلام

روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام - حضرت زینب علیها السلام و شام غریبان

روز یازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا

روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه

 

منبع :سایت مرکز مدیریت



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( دوشنبه 85/11/23 :: ساعت 3:52 عصر )
»» فجر انقلاب

بسم رب الشهدا

 السلام علیک یا روح الله

انقلاب شکوهمند اسلامی ایران حاصل وحدت کلمه و اتحاد طبقات مختلف مردمی و گروه‌های سیاسی و تبعیت یک‌پارچه از رهبریت "امام خمینی " معمار بزگ جمهوری اسلامی ایران بود.

"آبراهامیان " نویسنده کتاب "ایران بین دو انقلاب " معتقد است ائتلاف میان طبقات سنتی جامعه مانند روحانیون و بازاریان از یک سو و طبقه‌های متوسط جدید که شامل روشنفکران و دانشجویان بود و نیز کارگران و طبقه‌های پایین شهری از سوی دیگر همه و همه موجب پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شد.

به‌هرحال طبقات مختلف جامعه دریافتند که هیچ کدام به تنهایی از عهده مقابله با رژیم سفاک پهلوی برنمی‌آیند.

روحانیت پس از قیام تاریخی ‪ ۱۵‬خرداد در صف مقدم مردمی در مبارزه با رژیم قرار گرفت، دانشجویان در تظاهرات مداوم و طبقات کارگر نیز از طریق اعتصاب‌های پی در پی به‌تدریج به یکدیگر نزدیک شدند. برخی از محققان معتقدند در دوران مبارزه با رژیم پهلوی عناصری از مارکسیست‌ها و لیبرالیست‌ها نیز به ائتلاف ضد رژیم پیوستنده و با سایر اقشار و گروه‌های مبارز برای براندازی رژیم دست نشانده پهلوی همکاری کردند.

اوج به هم پیوستگی و یکپارچگی مردم در مبارزه علیه" شاه " و دربار فاسد وی در تظاهرات عظیم و گسترده خیابانی در ‪ ۱۶‬شهریور نمودار شد و در روزهای بعد نیز ادامه یافت.

تظاهراتی که به تعبیر "جان فوران "محقق برجسته تاریخ معاصر ایران در دانشگاه "کالیفرنیا"، "بزرگترین جمعیت تاریخ بشری را به خیابانها آورد و اعتصابات سراسری عمومی سیاسی‌ای به راه انداخت که شاید بتوان آنها را موفق ترین نوع خود در تاریخ جنبش‌های طبقات پایین به حساب آورد.".

این محقق معتقد است که میزان مشارکت گسترده توده‌ها از آن رو پیروزی انقلاب را تضمین کرد که مردم با انضباط خاصی از شگردهای غیرخشن و عدم توسل به زور استفاده می‌کردند.

به یاد داریم مردمی را که به ارتش تا دندان مسلح رژیم پهلوی که با تانک و زره پوش در خیابان‌های پایتخت مستقر بود شاخه‌های گل هدیه می‌کردند و نداسرمی دادند "برادر ارتشی چرا برادرکشی ؟" حال آن که پاسخ ارتش در بسیاری از موارد آتش بود و گلوله.

در ائتلاف علیه رژیم‌ستم شاهی پهلوی، تقریبا همه اقشار مردم حضور داشتند روحانیون، بازاریان، روشنفکران، دانشجویان، کارگران و صنعتگران، دهقانان عشایر، و از همه مهم تر زنان و اقلیت‌های قومی نیز مانند کردها، آذری‌ها و ترکمن‌ها همگی سعی در شرکت در ائتلافات مردمی علیه رژیم داشتند. البته در این ائتلاف مردمی، روحانیت و به ویژه رهبری امام خمینی نقش کلیدی داشت.

امام با مشی دینی و مذهبی خود که ملهم از آموزه‌های دین مبین اسلام و متکی بر تعالیم قرانی بود یک فرهنگ سیاسی دینی مخالف با استبداد و دیکتاتوری و سلطه خارجی راجان بخشید و فعال کرد.

امام به تعبیر محققی همچون جان فوران "با ارائه گزینه‌ای روشن و استوار در برابر شاه، هوشیارانه نیروهای ناهمگن اجتماعی و حتی نیروهای غیرمذهبی را در ز یر چتر رهبری خود گردآورد."
طبقات روشنفکر همچون نویسندگان، شاعران و روزنامه نگاران، وکلای دادگستری و حقوقدانان، معلمان و دانشجویان پیشگام اقداماتی شدند که راه را برای انقلاب هموار می‌کرد. اینان با نوشتن نامه‌هایی سرگشاده، تشکیل کانون‌ها و انجمن ها، برگزاری شبهای شعر در مبارزه بارژیم شرکت داشتند.

از سال ‪ ۱۳۵۶‬به بعد در دانشگاهها و مراکز علمی بر فعالیتهای انقلابی این قشر افزوده شد و در سال ‪ ۱۳۵۷‬در تظاهرات عظیم مردمی و اعتصابات که کمر رژیم را درهم شکست فعالانه حضور یافتند.

در میان کارکنان دولت، صاحبان مشاغل تخصصی و اعضای وزارتخانه‌ها نیز دوشادوش کارگران شرکت نفت و کارخانه‌ها، با اعتصابات موثر کار انقلاب را به پیش بردند.

"میشل فوکو" فیلسوف برجسته فرانسوی که در جریان انقلاب در ایران حضور داشت که بعدها آثار او نمونه یک قضاوت بی‌طرفانه در مورد انقلاب ایران مبنای کار بسیاری از محققان دیگر تلقی شد، در سال ‪ ۱۳۵۷‬با کارگران اعتصابی شرکت نفت در مورد انقلاب و رهبری آن گفتوگوهایی صورت داد. آنان یک‌صدا به او گفته بودند که "ما به هیچیک جز امام اعتماد نداریم." پذیرش رهبریت امام راحل از سوی گروه هاو اقشار غیر مذهبی به طور رسمی ابتدا از سوی "کریم سنجابی " از اعضای جبهه ملی صورت گرفت. وی در پاریس موافقت خود را با برنامه‌های مبتنی بر "اسلام، استقلال و دموکراسی " با امام اعلام کرد. به دنبال آن بسیاری از روشنفکران غیردینی نیز در ائتلاف ضد شاه به رهبری امام خمینی شرکت کردند.

دیدگاه مشترک همه این گروهها درباره امام این بود که آنهااو را"یک ضدامپریالیست سرسخت و مخالف آشتی ناپذیر رژیم می‌دانستند". گروه‌های مبارز مذهبی و نیز مستضعفان و طبقات پایین جامعه که پیش از همه بر اطاعت از امام گردن نهاده بودند روز به روز پیوند خود با امام را مستحکم تر کرده و جریان انقلاب را تندتر می‌ساختند.

یک روزنامه‌نگار ایرانی مقیم آمریکا در سال ‪ ۱۳۵۷‬در روزنامه "واشینگتن پست " در روز ‪ ۱۴‬ژانویه ‪ ۱۹۴۹‬گزارشی از نقش "توده‌های مستضعف " نوشت . در این گزارش وی گفت وگوهای مفصلی با پایین‌ترین طبقات شرکت‌کننده در تظاهرات خیابانی و راه‌پیمایی‌های اعتراض آمیز علیه رژیم پهلوی انجام داد. طی این گفت وگوها یکی از آنان به او گفت که وقت لازم برای شرکت در تظاهرات را ندارد اما می‌داند که با رفتن شاه اوضاع بهتر خواهد شد.

امام همواره بر نقش مردم تاکید داشتند: "من حرف مردم را می‌زنم. ما همان مطالبی را تعقیب می‌کنیم که در نهاد و آرزوی دیرینه آنهاست [مردم ] ما را خدمتگزار خود می‌دانند و از این جهت من مسائلی را که همیشه خواست ملت است مطرح می‌کنم."
امام راحل با درک درست و شناخت عمیق این روحیه اجتماعی مردم ایران در پاسخ نامه علمائی که در آغاز مقابله با شاه را به صلاح نمی‌دانستند، تصریح فرمودند: "بزرگترین کاری که از ما ساخته است بیدار کردن و متوجه ساختن" مردم است. آنوقت خواهید دید که چه نیروی عظیمی خواهیم بود که زوال ناپذیر است".

بزرگترین کار امام بیدار کردن و متوجه ساختن مردم و به صحنه کشیدن این نیروی زوال ناپذیر بود. پرهیز از پنهان کاری و ذی‌حق دانستن مردم در کسب اطلاع از وقایع مبارزه، حکایت از عمق اعتقاد امام به شرکت آگاهانه مردم داشت.

چنین اعتقادی، صرف‌نظر از شکستن انحصار مبارزه سیاسی در محدوده برگزیدگان و روشنفکران و تعمیم آن در سطح عامه مردم، خود ضامن سلامت نهضت از گزند خیانت و سازش گردانندگان نهضت نیز بود.

وجه تمایز قیام فراگیر مردم در انقلاب اسلامی با سایر قیامها چه در مقیاس ضد استبدادی ملی و چه در مقیاس ضد استعمار خارجی، برخورداری از مشخصه‌های: رهبری واحد دینی و پشتیبانی گسترده ملی و مردمی، اهداف عالیه و انگیزه دینی ، دامنه فراگیر، نوع رفتار سیاسی مردم و نحوه پیگیری مطالبات اجتماعی آنهابود.

براین مجموعه می‌توان سمت‌گیری بدیع مواضع ضد استبدادی و ضد استعماری آن که کارکرد تاریخی و کاربرد دائمی دارد را افزود.

مشابه این تقابل به اعتراف کارگزاران رژیم در هیج یک از قیامها و نهضت‌های یک صد سال گذشته ایران دیده نشده بود. اعتقاد "مردم سالاری" امام نه برخاسته از، "نیاز به قدرت و منصب"، که فارغ از هرگونه طرح فریب و نیرنگ و ناشی از عشق صمیمی، باور عمیق و اعتماد ناگسستنی، به توده‌های مردم بود.

به باور بسیاری از محققان، امام از طرح اندیشه "مردم سالاری" کسب اعتبار نکرد، بلکه به آن وجاهت، قوت، اعتبار و عظمت بخشید. تفکر مردم سالاری امام، نماد حقیقی شیفتگی خدمت به مردم بود، نه متاثر از تشنگی قدرت حکومت بر مردم . امام همواره مردم را مخاطب خود قرار می‌دادند. کلماتی که امام خطاب به مردم می‌گفت در برانگیختن احساسات ملی و مذهبی مردم سخت تاثیرگذار بود، "مردم آگاه، مبارز و شجاع ایران"، "ملت عزیز و شجاع"، "ایران مظلوم"، "امت مبارز اسلامی"، "مردم مسلمان ایران"، اینها عباراتی بود که امام مردم را با آنها مورد خطاب قرار می‌داد.

نکته جالب توجه این است که برخی گروه‌های سیاسی که مردم ایران را با واژه‌های خاص خود می‌خواندند هم چون " زحمتکشان"، "کارگران " ، "خلق " و " ستمدیدگان " هرگز نتوانستند این تعبیرات را جایگزین واژه‌های دینی بکنند که امام در سخنان خود آنان را به کار می‌بردند و از عمق آموزه‌های اسلامی و اعتقادات دینی ایشان سرچشمه می‌گرفت و به تریج این واژه‌ها به فراموشی سپرده شد.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( شنبه 85/11/21 :: ساعت 4:19 عصر )
»» خروش بانگ الله اکبر

بسم رب الشهدا

امشب

ندای حق طلبی ، وحدت و همدلی را با فریادهای کوبنده "الله‌اکبر" در شب پیروزی انقلاب اسلامی به گوش جهانیان خواهیم رساند..

ما باید بدانیم که خروش عظیم ملت غیور و سربلند ایران در شب بیست ودوم بهمن ماه ‪ ۱۳۵۷‬موجب در هم شکستن استکبار جهانی و فروپاشی رژیم پهلوی گردیده.

همه ما باگفتن الله اکبر

"الله‌اکبر" ی که از اعماق وجود یکایک ملت سلحشور ایران به پا خواست و از عمق ایمان و توکل به خدای سبحان نشات گرفت.

"الله اکبر"ی که روح امید ، استقامت، پایداری و ایمان را در قلوب ایران زنده کرد و طلوع‌خورشید پیروزی را در پگاه بیست و دوم بهمن در پی داشت.

پس همه ما

باردیگر در شب پیروزی غرورآفرین انقلاب اسلامی با ندای الله‌اکبر و حق طلبی پاسخ یاوه گویان جهانی بویژه آمریکای جنایکار را خواهیم داد... 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( شنبه 85/11/21 :: ساعت 3:53 عصر )
»» میثاق با یار

بسم رب الشهدا

السلام علیک یا روح الله

اماما!باری دیگر همه با هم خواهیم آمد درصحنه و به عهد چندین ساله خویش وفا خواهیم کرد

حضور من و تو و دستان گره کرده ما مشتی ست بر دهان ابر قدرتهای از خود راضی

ما خواهیم آمد

تا وحدت و انسجام خود را با زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی به خصوص با آرمان‌های والای آنان به اثبات برسانیم و از دستاوردهای بزرگ انقلاب بویژه در زمینه فناوری صلح آمیز هسته‌ای حمایت کنیم.  

دیدار همگی فردا درراهپیمایی 22بهمن ماه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( شنبه 85/11/21 :: ساعت 3:32 عصر )
»» بررسی گناه در....

بسم رب الشهدا

می خوام یه خورده ای درمورد بعضی چیزا هم بنویسی

گناه

  همانطور که می دانیدهر کسی مسئول گناه خود می باشد،وانسان نمی تواند بگوید که گناهی که من مرتکب شدم ،دیگران نیز می توانندگناه مرا به دوش بکشند،حتی دیگر ی اگر از دوستان عزیز ما باشد،تحمل گناهان خود را هم نمی تواند،داشته باشد،تا اینکه گناهان ما را هم بخواهدبه دوش بکشد.

          همچنین این نکته قابل توجه می باشد که هر گناهی که انسان مرتکب می شود به آبروی ونفس خود ضرر زده وبه زیان خود گام بر داشته است ،ولی به دیگری ضرری وارد نساخته یعنی انسانها فکر نکنند که می توانند با انجام گناهان حق دیگران را پایمال نمایند بلکه درست که ممکن آنها را مورد تهمت قرار داده وبه گناه آلوده کند وهمچنین آنها هم از گناه این گنه کاران ضربه ببینند ولی خداوند متعال از بی گناهی این افراد آگاه می باشدوبه گناه گنه کاران عالم ودانا است.

         «به این ترتیب گناهان اگر چه درظاهر مختلف، هستند ،گاهی زیان آن به دیگری می رسد و گاهی زیان آن به خویشتن است،اما پس ازتحلیل نهائی هم گناهان انسان به خود انسان بازمیگردد وآثار سوءگناه قبل از همه در روح وجان خود شخص ظاهر می شود.»[1]

         «همچنین قرآن نیز به این مطلب اشاره دارد که اگر نیکی کنید به خود می کنیدواگر بدی کنید نیز به خود می کنید در تفسیر این آیه شریفه (7) سوره اسری گفته شده که این آیه ،گرچه ظاهراًمخاطبش بنی اسرائیل می باشد،ولی بدیهی است که این مسأله ارتباطی به بنی اسرائیل ندارد،  این قانون همیشگی است وخود تاریخ گواه این مطلب می باشد.

         بسیاربودندکسانی که سنتهای زشت ونارواوقوانین ظالمانه وبدعتهای غیرانسانی،گذاردند

وسرانجام دامان خودشان ودوستانشان را گرفت،ودر همان چاهی که برای دیگران کنده بودند، افتادند.

        مخصوصاًایجاد فساد در روی زمین،وبرتری جوئی واستکبار (علوکبیر)از اموری است که در اثرش در همین جهان ،دامان انسان را می گیردئ،وبه همین دلیل بنی اسرائیل بارها گرفتار شکست های سخت وپراکنده گی وبد بختی شدند ،چرا که دست به فساد در ارض (زمین)زدند.»[2]

        همچنین انسانی اگر مرتکب گناه شد باید از این گناهان خود توبه نماید،البته توبه ی واقعی، پس نباید دیگران را مقصر در انجام گناه خود بداند یا خدای خود را مقصر بداند، بلکه خود را تنها باید عامل اصلی گناه قرار دهد .نه خدای خود را ودیگران را چون دیگران مسئول گناه این فرد نیستندوخداوند نیز مسئول گناهان ما نمی باشد.

        «از رسول اکرم (ص) در باره ی نجات روز قیامت پرسیدند ،حضرت فرمودند:نجات در این است که با خدا نیرنگ ننمائیدبه درستی که، کسی که با خدا نیرنگ وخدعه می کند خدا هم به او خدعه می کند.یعنی جزای خدعه اش را به او می رساندوایمان را ازاومی گیرد»[3]

         از این رو متوجه شدیم که انسان گنه کار مسئول گناهان خود می باشد ونمی تواند دیگران را عامل وعلت گناه خود بداند،وحتی نمی تواند گمان کند که خداوند متعال چون خواسته او گناه کند،پس عذاب هم نمی کند،پس عذاب هم نمی کند،این نیرنگ وخدعه ای است که انسان به خود وارد می سازد،نه به خدای مهربان خود.این نیرنگ راوارد ساخته است.پس ما انسانها باید مواظب باشیم که درآخرت باید جزای گناهانمان را بکشیم ودیگران مسئول گناهان ما نمی باشند، بلکه خودمان مسئول گناهانمان می باشیم.

ادامه دارد.....

 




[1] .ناصر مکارم شیرازی ودیگران،تفسیر نمونه ،ج4،ص118.

[2] همو ،همان ،ج12،ص33-32.

[3]عبد الحسین دستغیب ،گناهان کبیره ،ج1،ص63،به نقل از محجة البیضاء،ج6،ص141.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( چهارشنبه 85/11/18 :: ساعت 5:31 عصر )
»» حدیث عشق

بسم رب الشهدا

عالم همه قطره اند ودریاست حسین

خوبان همه بنده اندومولاست حسین

ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش

ازبس که کرم دارد و آقاست حسین

 

در مفاتیح الجنان اونجایی که در مورد اعمال روز سوم شعبان نوشته شده اشاره ای به یکی ازمناجات های امام حسن عسگری(ع)شده است که ایشان فرموده اند:

"بار الها!از تو مسـألت می کنم به حق نوزادی که در چنین روزی «سوم شعبان»متولد شده ، او که پیش از ولادت ،وعدهءشهادتش داده شد،او که آسمانیان و زمینیان در مصیبت وی گریستند،درحالی که هنوزبرزمین گام ننهاده بود، و او که به عنوان پاداشی ازپاداش های جانبازان و شهادتش ،ادامهءامامت درنسلش وشفا در تربتش قرارداه شد..."

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( چهارشنبه 85/11/18 :: ساعت 3:33 عصر )
»» بسم رب الشهدا

       بسم

 

          

       بسم رب الشهداء

   اگرعاشق شدن این است منم دیوانه خواهم شد

                       زدنیا و زعقبی و زخود بیگانه خواهم شد

   مرا افسون خود کردی به چشمان فسون سازت

                  نمی گویم چه برمن خورددگرافسانه خواهم شد

عاشورا و محرم همواره نقطهءآغاز حرکت های عظیم تاریخ اسلام بوده  است.عاشورا مشعل بزرگ زندگی و آزادی است...

نمونه و مصداق اعلای آن،انقلاب کبیراسلامی ایران است که با رهبری داهیانهءامام امت،خمینی کبیر قدس الله نفسه الزکیه-با الگوپذیری از انقلاب بزرگ عاشورا در دوران آخر الزمان اتفاق افتاده است.

آقای محمدرضا حکیمی در کتاب قیام جاودانه چنین می گوید:

"ما نسبت به عاشورامدیونیم و ادای دین ،جزازراه تحقق بخشی از اهداف عاشورا عملی نخواهد شد.عاشوراپدیدآمد تا به قرآن عمل شود و شعار اصلی قرآن کریم در ساختن جامعه انسانی توحید و عدل است.

هنگامی که ارزشها مطرح می شوند،ارزشبانان بایدبیدارو حساس باشندتا هر جازمینه ای پیش آمد که به افول ارزشی بینجامد هشدار دهند و... اظهار حقایق اسلامی و تعالیم قرآنی حتی در حکومتاسلامی نیز وظیفه است.

جامعه،تنها با مدیریتی قاطع و زاهدو آگاه و سالم و انقلابی می تواندبه نابسامانی هاپایان دهد«چرا که»اسلام دین عدالت است، دین قضاوت سالم و عادلانه است،دین حمایت واقعی، نه شعاری از محروم است،دین تأمین امکانات شکوفایی استعدادهای انسانی است،دین توسعهءروحی و صعوداخلاقی است،دین حفظ کرامت انسانی است. 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( چهارشنبه 85/11/18 :: ساعت 3:29 عصر )
»» صد بهار

بسم رب الشهدا

یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود

 وآن زمستانی که  با  خود نو بهار آورده بود

                      

یاد بادآن دل تپیدن های مشتاقان  یار

و آن عجب نقشی که آن زیبا نگار آورده بود

                    

عشق را صد رشته جان،در لعل نوشین بسته بود

 حسن  را صد چشم  دل، آیینه وار آورده  بود

                   

از گلستان  شهیدان تا  به مهرآباد عشق

 موج  دریای زمان ، چشم انتظارآورده  بود

                      

منکران گفتندبا یک گل نمی گرددبهار

لیک ما دیدیم ، یک گل صد بهار آورده بود

                     

شب پرستان را به کار خویش حیران کرده بود

آفتاب ما صبحی بی غبار آورده بود

                   

درنگاهش جلوهءگل بود و با غوغای عشق

در چمن هر گوشه ای را صد هزار آورده بود

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( چهارشنبه 85/11/18 :: ساعت 3:18 عصر )
»» شنیدن کی بود مانند دیدن

 

 

بسم رب الشهدا

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

                                           این چه شمعی است که دلها همه پروانه اوست

السلام علیک یا ابا عدالله

کم کم دیگه داشتیم نزدیک ونزدیکتر می شدیم دلهرهءعجیبی داشتم اشکهایم امان نمی دادن انگاری که اونها بیشتر از خودم منتظرهمچین لحظه ای بودن ...وارد شهر شدیم ولی من همینطور زیر لب با خودم و برای خودم داشتم زمزمه می کردم که ماشین نگه داشت وراننده گفت همگی پیاده شید والتماس دعا...قرار شد بریم حرم تودلم تاب و توب ودلشوره ای بود که هیچ کس نمی تونه تصورشو بکنه مگر کسانیکه رفته باشن هر قدمی که بر می داشتم دیونه تر می شدم احساس می کردم هر چی می روم نمی رسم چشمام دیگه امونمو بریده بودن ...تا اینکه رسیدم گفتم بهتره رسم ادب را بجای بیارم برم پیش آقام ابوالفضل سلامی عرض کنم اذن واجازهء بگیرم برای زیارت سالارم وقتی که می خواستم وارد بشم اولش یه لحظه خیلی ترسیدم گفتم نکنه آقام یه وقتای راهم نده یه جوری که بهم بگه تو ...ولی باخودم گفتم اگه قراربود راهم نده تا اینجا منونمی آورد سلامی با تمام وجود خدمت آقام عرض کردم  و رفتم داخل  راستشو بخواهید  هیبت  وعظمت حضرت عباس (ع)به محض اینکه وارد شدم رو یه لحظه احساس کردم و موهای تنم سیخ شده بود...رفتم جلو و جلوتر زیارت خوندم وبا ناله هایم تشکر می کردم ...

کم کم باید خودموآماده می کردم برم اونجاییکه یه عمر منتظرهمچین لحظه ای بودم از حرم بیرون اومدم همینطور دیوونه وار به سمت حرمش رونه شدم اصلا باورم نمی شد که یه روزی خودمو توبین الحرمینش ببینم ...رفتم و رفتم تااینکه خودموجلوی درب خونش رسوندم دوتداشتم دریایی بشم و برم توی صحن و سراش یا بارون می شدم می باریدم ...خلاصه سرتونا درد نیارم وقتی وارد شدم احساس کردم که پاهام جلوتر نمی رن زانوهام سست شدن و خود به خود یه گوشه ای نشستمو خوب سیر دلم گریه می کردم ...وقتی رسیدم تو حرم و ضریح شش گوشه رو که دیدم چند سری خودمو نشگون گرفتم و با خودم می گفتم نکنه یه وقتی دارم خواب می بینم ولی این رؤیای  یک رؤیای واقعی تو دنیای واقعی بودسر به سجده گذاشتم و همینطور الحمدالله می گفتم سر را برداشتمو رفتم جلوودستام وقفل کردم تو ضریحش از ته دلم صداش زدم یا حسین و یاحسین ویا حسین.....

خاطره ای که خوندید از کربلایی منوچهر.ع بود اگه من خوب نتونستم بنویسم کربلاییا ببخشن

 

التماس دعا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( یکشنبه 85/11/8 :: ساعت 11:37 صبح )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دهه فجر از نگاه مقام معظم رهبری
گالری عکس کربلا
کربلا کعبه انبیاء
کربلا وادی خون
[عناوین آرشیوشده]