سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیا خانه‏اى است که از آن بگذرند ، نه جایى که در آن به سر برند ، و مردم در آن دو گونه‏اند : یکى آن که خود را فروخت و خویش را به تباهى انداخت ، و دیگرى که خود را خرید و آزاد ساخت . [نهج البلاغه]
عرفات
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» باور کنیم سکه به نام محمد است......

بسم رب الشهدا

باور کنیم سکه به نام محمد(ص) است

باور کنیم، رجعت سرخ ستاره را میعاد دستبرد شگفتى دوباره را

باور کنیم،رویش سبز جوانه را ابهام مرد خیز غبار کرانه را

باور کنیم، ملک خدا را که سرمداست باورکنیم،سکه به نام محمد (ص) است

از سفر فطرت، از صحف از مصحف، از زبور راوى بخوان به نام تجلى، به نام نور

آفت نبود و، موت نبود و، نفس نبود او بود و بود او و، جز او هیچکس نبود

«قال ا لست ربکم‏» ى را «بلى‏»زدند فالى زدند و قرعه تکوین ما زدند

سالار «کنت کنز» در آیینه نطفه راند برقى جهید خرمن آدم نشانه ماند

ویرانه گرد خانه زنجیر او شدیم ز افلاکیان خلیفه تقدیر او شدیم

گردیدچرخ وخاک فلک کو به کو نشست آدم رهیدو، نوح به جودى فرو نشست

ایوبها، به سفره کرمان کرم شدند یعقوبها، به حوصله پامال غم شدند

موسى بسى ز نیل حوادث امان گرفت تا همچو نیل دامن فرعونیان گرفت

بسیار بت شکست که از سیم کرده بود تهمت به بت زدند، براهیم کرده بود

از رشک لطف جان ملایک ملول ماند هیهات بر زمانه که انسان جهول ماند

باور کنیم، رجعت سرخ ستاره را میعاد دستبرد شگفتى دوباره را

باور کنیم، رویش سبز جوانه را ابهام مرد خیز غبار کرانه را

باور کنیم ملک خدا را که سرمد است باور کنیم، سکه به نام محمد(ص)است

راوى به شب حجاب نکویى،حجاب قبح راوىبه صبح،صبح شکافنده،صبح

راوى به فتح،فتح نمایان به آسمان راوى به تین و زیت، به افسانه زمان

راوى بخوان، به خواندن احمد در اعتلا بر بام آسمان شب معنى شب «حرا»

شبها شبند و قدر، شب عاشقانه‏هاست عالم فسانه، عشق فسانه ‏هاست

راوى بخوان، که رستم افسانه مى‏رسد جوهر فروش همت مردانه مى‏رسد

راوى بخوان،که افسرسیارگان مه است راوى بخوان،که مهدى موعوددرره است

باور کنیم، رجعت سرخ ستاره را میعاد دستبرد شگفتى دوباره را

باور کنیم،ملک خدا را که سرمد است باور کنیم، سکه به نام محمد(ص) است

خونین به راه دادرسى ایستاده‏ایم چون لاله داغدار کسى ایستاده‏ایم

اى دوست، اى عزیز مجاهد، رفیق راه مقداد روز، مالک شب، میثم پگاه

اى در صفا به همت مردانه استوار اى مرد مرد، مرد خدا، مرد روزگار

مرغى چنین بلازده جان در قفس نداد حقا، که داد عشق تو دادى و کس نداد

رفتى که باز گردى و تا ما خبر شدیم اى پیشتاز قافله، بى همسفر شدیم

گیتى به اهل عشق بدستان چه مى‏کند! حالى به ما شقاوت پستان چه مى‏کند!

با ما چه مى‏کنند به رندى در آشیان این نابکار خانه بدوشان، حرامیان

اى دوست، اى عزیز، رهایى مبارکت از همرهان خسته، جدایى مبارکت

اینجا خوش است ضجه زنجیریان هنوز مردم کش است دشنه تقدیریان هنوز

اینجا هنوز عرصه گیر و کشاکش است اینجا هنوز خواب اسارت مشوش است

اینجا جهان شب است، ولى بى‏کرانه نیست فرداى روشنایى ره بى‏بهانه نیست

شبها شبند و، قدر شب عاشقانه‏هاست عالم فسانه، عشق فسانه فسانه‏هاست

باور کنیم، رجعت سرخ ستاره را میعاد دستبرد شگفتى دوباره را

باور کنیم، ملک خدا را که سرمد است باور کنیم، سکه به نام محمد(ص) است


محمد على معلم




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » صدیق ( پنج شنبه 86/1/16 :: ساعت 4:22 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دهه فجر از نگاه مقام معظم رهبری
گالری عکس کربلا
کربلا کعبه انبیاء
کربلا وادی خون
[عناوین آرشیوشده]