بسم رب الشهدا
عید مولود
ز شرق مکه چنان اخترى بشد مشهود که مهر پرده بپوشید و ماه شد مفقود
دمید کوکب رخشان احمدى ز حجاز بر آسمان رسالت، محمد محمود
بیاض عارض او آفتاب عالم تاب سواد طره وى مشگ ساى و عنبر سود
منادیان بشارت تولد او را ندا دهند بصوتى چو نغمه داوود
غزلسرا شده هستى و پایکوبان دهر از این ولایت فرخنده و از این مولود
گشود باب تفضل خداى عز و جل طریق تفرقه و گمرهى بشد مسدود
دهید مژده به یعقوب دهر و بر کنعان رسید یوسف گمگشته و غمتبزدود
زمانه رام و زمین غرق نور و دل آرام بیار شهد و سپند و بساط مجمر و عود
وحیده مهدویان
بسم رب الشهدا
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
سرانجام دولت عباسیان به حاکمیت «احمد بنجعفر متوکل عباسی» ملقب به معتمد علی ا... که ازسال 256 هجری قمری تا سال 279 به مدت23 سال بر جهان اسلام حکومت کرد تصمیمگرفت در ماه ربیعالاول سال 260 هجری بهزندگی امام حسن عسکری (ع) پایان دهدوعدهای با توجه به شایعه خبری مبنی بر عدمازدواج و فرزندی از حضرت ایشان خط پایانی براعتقاد دوازده امامی شیعه میدانستند ولی ازازدواج پنهان امام حسن عسکری (ع) با ملیکهدختر قیصر روم و تنها فرزند برومندشان خبرینداشتند و روز نهم ربیعالاول سال 260 هجریاولین روز امامت حضرت مهدی حجهبنالحسنامام زمان (عج) روز جشن مسلمانی است کهروایت منقول پیامبر اسلام (ص) از سنی و شیعه رامبنی بر جانشینان دوازدهگانه ایشان به اوصیاءمعصومین آن رسول گرامی تطبیق میکنند وآخرین آن اوصیا را وجود مقدس حضرت بقیها..الاعظم معرفی میکنند.
از نهم ربیع الاول سال 260 هجری شمسی کهآغاز امامت حضرت مهدی (عج) است تا سال329 هجری سال وفات «ابوالحسن علیبنمحمد سمری» نایب چهارم امام عصر (ع) 69سال مدت امامت امام زمان (ع) در غیبت صغریاست. علی بن محمد سمری نایب چهارم امامزمان (عج) معاصر با شیخ علی بن با بویه قمیصدوق اول بود که با ارتحال ایشان در سال 329هجری قمری یعنی زمانیکه امام زمان (ع) 74داشتند غیبت کبری آغاز شد و همچنین حکومتمتقی باا... «ابراهیم بن مقتدر عباسی» آغاز شد کهبعد از مرگ برادرش راضی با ا.. به حکومترسیده بود بنابراین اگر زمان دقیق غیبت صغریامام زمان (عج) را با احتساب پنج سال ابتدایعمرشان که از ابتدای ولادتشان نیمه شعبان سال255 هجری قمری است تا سال 329 هجریمحاسبه کنیم 79 سال میشود ولی مدت امامتآن بزرگوار در عصر غیبت صغری (-255329) 69 سال است که با شهادت پدربزرگوارشان امام حسن عسکری (ع) از سال 260هجری آغاز شدخ بود.
التماس دعا
بسم رب الشهدا
حیات دوباره
بهار دمیدن روح حیات است در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی. سال به پایان خود نزدیک می شود. شب به دنبال روز و روز به دنبال شب و این قصه که نامش قصه عمر است همچنان ادامه دارد.پس باید هوشیار باشیم که فصل ها می آیند و می روند اما این عمر ماست که قابل بازگشت نمی باشد. بیایید از این تجدید بهار درس تجدید حرکت و تلاش را آموخته و ارزش واقعی عمر را دریابیم.آغاز سال نو ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانی است.
آمدن فصل بهار و آغاز نوروز و رنگ تازه طبیعت این مسئولیت اغنیا جامعه را به آنان گوشزد می نماید که باید بخل نورزیده و از مال خویش در راه خدا به نیازمندان و محرومان کمک نمایند و حقوق فقرا را که خداوند به فضل خویش به آنان داده، ادا نمایند و با عمل خیر خود بهار انسانیت را جلوه و شکوه بخشند، چرا که به قول امام راحلمان (ره) آن روز عید داریم که مستمندان و مستضعفان ما به زندگی صحیح رفاهی و تربیت اسلامی و انسانی برسند ...... عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست آورد و درون خود را اصلاح کند.
با فرار رسیدن بهار و بیدار شدن زمین و گیاهان خفته با نفس روح بخش الهی بر چشم و چراغ این ملت یعنی خانواده های معظم شهدا درود می فرستیم که با ایثار عزیزان خویش در راه اسلام اجازه ندادند استعمار بر مقدرات این کشور سایه افکند. آنان باید بدانند که شهدای عزیز ما عزیزان خدا بوده و اکنون میهمان خدا هستند.
با امید آن که خداوند توفیق آنچه انجام آن موجب خشنودی و رضای اوست به ما عطا نماید.
ان شاء الله این عید سعید و این سال نو بر همه مسلمین و ملت شریف ایران مبارک و مسعود باشد.
آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود. و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست
التماس دعا